* دو اعتقاد اصلي در اين اسلام كدام است؟
- معمولاً از شهادتين به عنوان اعتقادات اصلي اسلام ياد مي كنند. شهادت دادن به دو حقيقت. اولين عبارت اين است كه هيچ خدايي جز خداي يگانه وجود ندارد و دومين حقيقت اين است كه حضرت محمد(ص) پيامبر و فرستاده خداست. اين دو حقيقت شهادتين در نزد مسلمانان، سنت اسلامي ناميده مي شود.
* براي اين كه كسي مسلمان شود تنها پذيرفتن شهادتين و تكرار آن در حضور ديگران كافي است؟
- بله. شايد در ميان ديگر اديان دنيا گرويدن به دين اسلام آيين ساده تري داشته باشد. چرا كه تنها بايد در حضور ديگر مسلمانان دو جمله را تكرار كنيد.
* شما درباره مفهوم وحدت مطالب زيادي نوشته ايد.
- وحدت از حقايق محوري دين اسلام به شمار مي رود. اسلام خود را دين صلح مي داند كه در زبان عربي به آن توحيد مي گويند. اما توحيد دو معنا دارد. اين واژه در اولين معنا بر يگانگي خداوند تاكيد مي كند. اسلام همانند يهود بر يگانگي خداوند تاكيد مي كند. در كتاب عهد عتيق آمده است : بگو خدا يكتاست. معناي دوم آن يكي كردن است چرا كه يگانگي و يكتايي اين امر را نمي رساند كه خداوند در آسمان ها بر تخت نشسته است، بلكه اين واژه به معناي يگانگي درآفرينش است. اسلام سعي بر وحدت جامعه، وحدت نفوس ما، وحدت با اجتماع، با ديگر انسانها و حتي با ديگر موجودات خداوند و دنياي غير انساني دارد. اين واژه در ابعاد گوناگون كاربرد هاي مختلفي دارد.
* آيا چنين مفهومي از وحدت بر اين امر منتهي مي شود كه دين با تمام ابعاد زندگي، دولت، رفتار فردي ارتباط دارد؟
- بله. در نظر اسلام هيچ بعدي از زندگي وجود ندارد كه به اراده و قوانين خداوند مربوط نباشد. مخلوقات خداوند هيچ حقوق برون مرزي ندارند. به عبارت ديگر، از لحاظ الهيات همانطور كه مي گوييم خداوند تمام دنيا را خلق كرده نه، تنها بخشي از آن را، اسلام مي گويد دين بايد در برگيرنده تمام ابعاد زندگي باشد. البته بايد در نظر داشت كه دين به انجام آدابي كه در مسجد يا كليسا ويا كنيسه انجام شده محدود نمي شود. اصول دين بايد در اخلاق، سياست، اقتصاد و حتي ابعاد دانش و هنر و همه چيز كاربرد داشته باشد.
* لطفاً درباره اهميت قرآن صحت كنيد.
- در توضيح اين امر براي مخاطبان غربي كه عمدتاً مسيحي هستند بايد دو حقيقت را در نظر گرفت. يكي از اين دو حقيقت البته انجيل و خود عيسي (ع) است. از يك ديدگاه، قرآن در زبان عربي به معني " از بر خواني" است و همانند كتب عهد عقيق و جديد كتاب مقدس به شمار مي رود . مسلمانان همچنين انجيل را كلام خدا مي دانند چرا كه قرآن تورات و انجيل را از ديگر كتب آسماني معرفي كرده است. بنابراين از يك زاويه ديد قرآن همچون كتب عهد قديم و عهد جديد است. اما ميان اين كتب يك فرق بزرگ است. متون مسيحيان و يهوديان در طي يك دوره زماني طولاني جمع آوري شده است. يهوديان ارتودوكس انجيل را به زبان عبري مي خوانند، اما مسيحيان انجيل را به زبان انگليسي مي خوانند نه به زبان اصلي. قرآن به زبان اصلي كه عربي است در طي 23 سال به پيامبر اسلام وحي شده است. اين تنها تفاوت ميان متون مقدس مسيحيان، يهوديان و مسلمانان است. قرآن براي مسلمانان كلمه به كلمه كلام خداست. اگر از خودمان بپرسيم كلام خدا در دين مسيحيت چيست؟ پاسخ آن مسيح است. بنابراين قرآن تا اندازه اي در زمينه زندگي ديني و معنوي اسلام با انجيل و مسيح تطابق دارد.
* ايده جالبي وجود دارد كه فكر مي كنم به خصوص امروزه اهميت بسياري داشته باشد مفهوم امت است. اين واژه در نظر مسلمانان چه معنايي دارد؟
- واژه امت به معناي جامعه يا يك جمع متحد است. درقرآن ، ابراهيم(ع) يك امت ناميده شده چرا كه او سمبل تمام اديان توحيدي است. مسيحيان امت عيسي(ع)، يهوديان امت موسي(ع) و مسلمانان امت پيامبر اسلام(ص) ناميده مي شوند. اگر بخواهيم اين واژه را از لحاظ اسلامي بررسي كنيم، امت به معناي جامعه اي است كه كاملاً مسلمان هستند و با يكديگر پيوندهاي برادري و خواهري دارند و از قوانين الهي و اخلاقي پيروي مي كنند. اين پيوند بسيار ژرف و قوي است كه بدون توجه به اين كه كجا زندگي مي كنند باعث وحدت اعضاي امت با جامعه اسلامي با يكديگر مي شود.
* چرا گاهي مسلمانان با يكديگر مي جنگند؟
- در يك دين ايده آل هاي قوي وجود دارد، اما همه كس از آن پيروي نمي كند. در دين مسحيت صدقه از نكات محوري تلقي مي شود. در دين مسيح افراد خيرخواه بسياري وجوددارند، اما بسياري ديگر به اين امر توجهي ندارند، اين امر به خاطر جاه طلبي انسانها، حرص، پيوند هاي قومي قبيله اي و بسياري موارد ديگر است كه هنوز درميان انسان ها وجود دارد. دين اسلام قصد دارد اين موارد را با پيوند اعضاء امت جايگزين كند و تا حد بسياري موفق شده است. براي مثال پيامبر(ص) عليه پيوند هاي قبيله اي مبارزه مي كرد. عربستان از جوامع قومي بود و تاحد زيادي وفاداري قبيله اي به وفاداري به امت تبديل شد اما نه به صورت صد درصد هنوز در افغانستان قبيله ها وجود دارند. در ديگر كشورهاي اسلامي نيز ارتباطات قوي ميان گروه هاي خاصي از مردم وجود دارد. مسلمانان نيز همانند مسيحيان در غرب جنگ هايي داشته اند.
* شما در مقاله اي دو معني مختلف واژه جهاد را توضيح داده ايد.
بله. اين واژه بسيار حائز اهميت است و نياز به تعريف دوباره و بحث گسترده دارد. چرا كه هم اينك اين واژه در زبان انگليسي بسيار متداول شده و به خصوص اين كه بسياري از نويسندگان براي فروش كتابهاي خود اين واژه را در عنوان كتاب جاي مي دهند. بنابراين سوء تعابير بسياري ازآن صورت گرفته است. مدت زمان مديدي واژه جهاد به جنگ مقدس ترجمه مي شود. اين ترجمه از واژه جهاد نادرست است. واژه جهاد به عربي از ريشه جهد كردن گرفته شده كه به معني تلاش فرد در راه خدا است. طي قرن ها جهاد به دو معنا به كار رفته است. همانطور كه واژه جنگ صليبي دو معنا داشته است: يكي عمل تاريخي دستور پاپ به جنگ هاي صليبي در قرون وسطا و ديگري جنگ رئيس جمهور ليندون جانسون با فقر يا چيزي شبيه آن كه در زبان انگليسي تكرار و استفاده مي شود. جهاد نيز دو معني دارد: يك معني كلي. به عنوان مثال جهاد برخي كشورها براي كمك به فقرا، جهاد براي بازسازي محله هاي كثيف و پرجمعيت. اين واژه درست همانند جنگ صليبي در ذهن غربيان است كه جنگ ها صليبي را مقدس مي شمردند. اكنون جهاد به معناي هر گونه تلاشي براي اصلاح به كار مي رود. اما معني اصلي جهاد ژرف تري است. اين معنا هم اكنون به صورت نادرست ترجمه شده و دچار سوء تعبير شده است.
* در تعاليم اسلامي چه نكاتي درباره حمله به ديگر كشورها ذكر شده است؟ اگر مسلمان حمله كند - نه يك عملكردفاعي، بلكه يك اقدام خشونت آميز- آيا اين اقدام خشونت بار تعاليم پيامبر است؟
- در سراسر تاريخ اسلام، دولت ها به ديگر دولت ها حمله كرده اند، سپاه ها به ديگر سپاه حمله كرده اند( نه تنها به دولت ها و لشكرهاي غير مسلمان بلكه در داخل جهان اسلام). اين اقدامات به نام جهاد رخ داده است، چرا كه جهاد در جامعه اسلامي همچون يك نماد بوده است. اين امر درست همانند جنگ كاتوليك ها و پروتستان ها با يكديگردر طي صد سال در اروپا است. هر كدام از اين جنگ ها از مشروعيت ديني استفاده مي كردند. اما شرعاً از ديدگاه قانون اسلامي، جهاد تنها بايد در دفاع انجام شود.
در اسلام شيعه، علماي ديني گفته اند كه جهاد بايد براي دفاع انجام شود و در نظر شرع، هيچ گاه از جهادي كه تهاجم آميز است حمايت به عمل نمي آيد. در اسلام سني كه در طي تاريخ اسلام همواره از نظر نظامي قوي تربوده است، اصولاً حمله يك دولت عليه يك دولت ديگر يا سپاه نيز يك جهاد مشروع شمرده مي شود همانطور كه اين امر امروزه در واشنگتن مورد بحث قرار گرفته كه بهترين دفاع به مثابه يك تهاجم خوب عمل مي كند. اما اين امر مخالف با تعاليم پيامبر اسلام است.
* عراق در جهان اسلام داراي چه اهميتي است؟
- عراق در بين النهرين و پايتخت ايران باستان قرار گرفته است. اهميت تاريخي اين كشور حتي پيش از ظهور اسلام بسيار قابل توجه است. اين كشور يكي از مراكز بزرگ باستانشناسي بوده كه در اذهان مسلمانان جاي دارد. بغداد پايتخت خليفه عباسي بود. شهري كه داستان هاي هزار و يكشب در آن شكل گرفت، علوم اسلامي شكوفا شد، متفكران، فيلسوفان، نويسندگان و اهل ادب، شاعران و دانشمندان زندگي مي كردند. قسمت اعظم حافظه اين شهر به تمدن اسلامي اختصاص دارد. اين شهر در آن دوران همچون آكسفورد امروز بوده كه 700 سال جايگاه يادگيري در انگلستان به شمار مي رود. علاوه بر نقش تاريخي عراق به عنوان مركز تمدن اسلامي در طي چند قرن ( صرف نظر ازاين كه قسمت اعظم اين شهر توسط حمله مغول ها ويران شد)، اين شهر از مراكز ديني حائز اهميت در زمان حال محسوب مي شود. از ديدگاه مسلمانان سني، عراق به دليل اين كه محل دفن برخي از عرفاي سني بخصوص "عبدالقدر جيلاني" بوده بسيار حائز اهميت است و زائران بسياري هر ساله از سراسر جهان اسلام مقبره او را بازديد مي كنند. از ديدگاه مسلمانان شيعه، اين شهر اهميت بيشتري دارد، چرا كه امام هفتم و نهم شيعيان در شهر كاظمين به خاك سپرده شده اند. زائران بسياري تمام طول سال به زيارت اين مكان مي پردازند. شهر نجف در جنوب بغداد محل دفن امام علي(ع) است كه مهمترين مركز زيارت خارج از عربستان و بيت المقدس به شمارمي رود. بغداد در نظر شيعيان و سنيان اسلام از لحاظ ديني بسيار حائز اهميت است.
* از نظر شما افرادي كه حوادث يازدهم سپتامبر را به وجود آوردند، از تعاليم اسلامي پيروي مي كردند؟
- خير. درهرديني كساني وجود دارند كه كور كورانه از دستورات ديني پيروي مي كنند. زماني كه " اوليور كرامول" [ فرمانده و سياستمدار انگليسي كه در جنگ داخلي نيروهاي چارلز اول را شكست داد] سر چارلز اول را از بدن جدا مي كرد به اين مسئله فكر مي كرد كه همچون يك مسيحي خوب رفتار مي كند. در تمام دوران مردمي هستند كه از تعاليم ديني به مواردي عمل مي كنند كه مي خواهند و تفسير خود را از دين ارائه مي دهند. اين مردم فكر مي كنند كه در حقيقت آنها مفسران حقيقي دين هستند. اما اگر به تمام دنياي اسلام نگاه كنيد، پيشينه اين مردم حتي از لحاظ الهيات به الحاد مي رسد. علاقه اي به استفاده از واژه الحاد ندارم، اما آنان در مرز تفكر اسلامي قرار دارند. اين امر درباره مسلمانان سني و شيعه صدق مي كند. چنين افرادي تحت هيچ شرايطي سنتگرا، ارتودكس واقعي نيستند. حقيقتي كه يك گروه كوچك به خشونت متوسل مي شوند تنها مختص اسلام نيست. اين امر اكنون درميان هندوهاي گجرات نيز وجود دارد و حتي در تاريخ مسيحيت نيز مي توان نمونه هايي از آن را يافت. مشكل اين مردم اين است كه آنها آگاهانه از نام اسلام براي پيشبرد اهداف خود سود مي برند.
* چگونه دنياي اسلام را به افراط گرايان، تجدد گرايان و بنيادگرايان تقسيم مي كنيد؟
- افرادي كه از آنان با نام سنتگرا ياد مي كنيد نه بنيادگرا هستند و نه افراط گرا و از سوي ديگر نه تجددگرا هستند و نه سكولار؛ اما 90 درصد دنياي اسلام را تشكيل مي دهند. اين گروه هايي كه در دنيا به نام اسلام سرو صداي بسياري كرده اند بسيار كوچك هستند. در كشور مدرن و سكولاري همچون تركيه اكثريت مردم را سنتگرايان تشكيل مي دهند. در مصر، ايران، پاكستان، اندونزي، بنگلادش كه از كشورهاي اسلامي به شمار مي روند نيز اكثريت مردم سنتگرا هستند. بنابراين مي توان گفت كه 90 درصد دنياي اسلام سنتگرا هستند.
* اعتقادات و اصول يك مسلمان سنت گرا را چگونه تعريف مي كنيد؟
- اعتقادات و اصول يك مسلمان سنتگرا در قرآن، احاديث و سيره حضرت محمد(ص) ريشه دارد. احاديث در طي قرنها در علومي همچون فقه، حقوق، الهيات ، اخلاق ،عرفان و فلسفه و از 1400 سال پيش وجود داشته اند. اين سنت اسلام است.
اما تجدد گرايان و افراط گرايان از جريان اصلي منحرف شده اند. جريان اصلي قرن ها است كه راكد بوده است.
نظر شما